ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع:راسخون



 
آیا میمونها می‌توانند چیزی مانند زبان آدمی بیاموزند؟ گرچه نخستین شناسان گزارش داده‌اند که میمون‌ها چنین توانایهایی دارند، اما بزرگان علم زبان شناسی به نظریاتشان به دیده‌ی تحقیر نگریسته‌اند. به ادعای گروه اخیر، میمونها فقط استعداد تقلید از انسانها را دارند که با جایزههایی از غذا و بازی تقویت می‌شوند، نه اینکه واقعا مفاهیم را درک کنند. چند سال قبل میمون ده ساله و بی‌تردید با هوشی به نام کنزی باعث شده بود که آتش این اختلاف شعله‌ورتر شود.کنزی-که شامپانزه‌ی پیگمی بود- نسبت به میمون‌های دیگر لغات بسیاری می دانست،و حتی جمله‌های اولیه‌ایی را نیز سر هم می‌کرد. پتریشیا مارکس گرینفیلد استاد روانشناسی کالیفرنیا در لوس آنجلس می‌گفت: «توانایی‌های او را می‌توان با کودک دو ساله‌ایی مقایسه کرد.» وی می‌افزاید مهم‌تر آن که مهارتهای کنزی نشانگر آن است که توانایی تسلط بر یک زبان ابتدایی منحصر به انسانها نیست .البته کنزی یک شامپانزهی معمولی نبود که در جنگلهای زئیر گشت بزند. او در مرکز پژوهشهای زبان، سکونتگاهی 22 هکتاری در نزدیکی آتلانتای آمریکا که زیر نظر مرکز ناحیه‌ایی پژوهشهای نخستیان یرکس و دانشگاه ایالتی جورجیا اداره می‌شود، پرورش یافت. وقتی کنزی شیرخواری بیش نبود، در نزدیکی مادر خوانده‌اش ماتاتا، که استفاده از واره نگاشت‌ها را می‌آموخت، بازی می‌کرد. از آن‌جا که میمون‌ها فاقد اندام‌های صوتی برای تلفظ لغات زبان انسانها هستند، از علائمی به نام واژه نگاشت که هریک نشانه یک لغت هستند استفاده می‌کنند .ده سال بود پژوهشگران سعی داشتند به ماتاتا - که در محیط بومی خود پرورش یافته بود - یاد بدهند چگونه از حدود شش واژه نگاشت که در میان مجموعه‌ی متنوعی از حدود 250 نشانه بر صفحه کلید بزرگی قرار داشتند، استفاده کند. ماتاتا در تمام این مدت هرگز نتوانست به نحو رضایت‌بخشی آنها را بیاموزد. بنابراین وقتی کنزی که ان موقع دو سال و نیم بیشتر نداشت و اصلاً تحت تعلیم قرار نگرفته بود، روزی خود به خود دست به طرف صفحه کلید برد و به واژه نگاشتی که نشانهی «تعقیب» بود اشاره کرد و با بازیگوشی گریخت، آموزگاران ماتاتا شگفت زده شدند. سوساواج رامباگ، سرپرست طرح فراگیری زبان این مرکز گفت: «ظاهرا از ما می‌خواست او را تعقیب کنیم. مدام آن واژه نگاشت را دست می‌زد، به ما نگاه می‌کرد، و می‌دوید.» در واقع کنزی تمام نشانه‌هایی را که ماتاتا نتوانسته بود بیاموزد، یاد گرفته بود. جالب‌تر این‌که کنزی نشان داد انگلیسی شفاهی را می‌فهمد، و این استعدادی بود که هیچ یک از میمونهای مرکز از خود بروز نداده بودند، چه رسد به میمونهایی که آموزش ندیده بودند. ساواج رامباگ می گوید: «ظاهراً او نیز مانند انسان، زبان را در کودکی از راه شنیدن آموخته است.» کنزی-با استفاده از نمادها بر روی صفحه که برای یک شامپانزه حیرت‌انگیز است -سخن می‌گفت. هنگامی که پژوهشگران مشغول تعلیم ماتاتا بودند، همیشه وقتی به واژه نگاشتی اشاره می‌کردند، لغات انگلیسی آن را تلفظ می‌کردند. کنزی به مرور زمان نه تنها به لغات شفاهی تکی، بلکه حتی به جمله‌هایی مانند «برو کاهو را از اجاق بردار» هم پاسخ می‌داد. پژوهشگران تصمیم گرفتند برای آن که این اعجوبه‌ی تازه‌شان در زدن کلیدهای صفحه‌ی واژه نگاشت از انسانها تقلید نکند،کاری کنند که کنزی همیشه خودش «لغات» خود را بدون تشویق دیگران انتخاب کند. چندی نگذشت که کنزی برای گرفتن غذا، شروع بازی، و اعلام مقاصدش، مثلاً دیدار کردن با یکی از سگان مرکز، از صفحه کلید استفاده می‌کرد. هنوز شش ساله نشده بود که 90 واژه نگاشت می‌دانست و 200 لغت را شفاها می‌فهمید.گرینفیلد گفت وقتی پژوهشگران دو یا چند لغتی را که ترکیب می‌کرد مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند، کشف حیرت‌انگیز دیگری کردند. ظاهراً کنزی از ترتیب لغات برای انتقال مفاهیم استفاده می‌کرد. اگر ماتاتا فعلی را انجام می‌داد -مثلاً گاز می‌گرفت- علامت می‌داد: «ماتاتاگاز.» اما اگر فعلی روی ماتاتا صورت می‌گرفت -مثلاً کسی او را می گرفت -علامت می داد: «گرفت ماتاتا.» به عبارتی خلاصه‌تر به نظر می‌رسید که در جمله‌بندی مهارتی نسبی داشت. در نظر نوام چامسکی، زبان شناس مشهور انستیتو تکنولوژی ماساچوست، این یکی از ویژگی‌های تعیین کننده‌ی زبان حقیقی است. به علاوه کنزی به ابتکار خود افعال را به همان ترتیبی که می‌خواست انجام شوند، تقاضا می کرد. مثلاً اگر کسی می خواست تعقیبش کند و به شوخی گازش بگیرد، اول کلمه‌ی «تعقیب» را فشار می داد، بعد«گاز»را. اگر پژوهشگر سعی می‌کرد این ترتیب را به هم بزند، تا موقعی که کمی به دنبالش ندویده بود اجازه نمی‌داد گازش بگیرد. اما کنزی با تمام نبوغش هنوز چامسکی را قانع نکرده بود. چامسکی گفت: «اگر جانوری چنین توانایی برتر زیست شناختی را داشته باشد اما تاکنون به نحوی از آن استفاده نکرده باشد، باید آن را یک معجزه‌ی تکاملی دانست. مثل این است که جزیره‌ایی از انسان‌ها کشف شود که بتوان به آن پرواز کردن را یاد داد.» اما کسانی که از کنزی نگهداری می‌کردند هنوز هم از شاهکارهای زبان شناختی‌اش در بهت و حیرت فرو می‌رفتند. کنزی نشان داد که می‌تواند حدود 650 جمله را بفهمد. ساواج رامباگ می‌گفت: «پیش بینی می‌کنیم باز هم کارهای حیرت‌آوری از او ببینیم.»